به گزارش همشهری آنلاین، حسین مرعشی به صراحت بیان مشهور است وی در گفتوگوی مفصلی که خبر آنلاین آن را منتشر کرده به طیف متنوعی از پاسخ داده و در خصوص شخصیتهای مختلف کشور همچون، علی لاریجانی، محمود احمدینژاد، حسن روحانی، سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی، غلامحسین کرباسجی و باهنر نظراتی را بیان داشته است. خلاصه این مصاحبه:
- حوادث اخیر چند نکته را روشن کرد؛ اولین مساله اینکه مسولان قوای سه گانه کشور اصلا از واقعیتهای جامعه ایران و آنچه که زیر پوست شهرها و روستاها و مناطق حاشیهای کشور بود اطلاع درستی نداشتند. ..نا آگاهی و نداشتن یک تحلیل روشن، خیلی بارز بود.
- همه فشار این افزایش نرخ بنزین برای حاشیه شهرها بود یعنی دقیقا برعکس نظر سران قوا بود، معلوم شد که مصرف بنزین اگر در شمال شهر تهران برای دور دور است در شهریار و شهر قدس و.. برای کاسبی است، اینها مسافرکش هستند و با این بنزین زندگی میکنند. این عدم شناخت از جامعه خیلی مساله مهمی است.
- ما گفته بودیم یک افزایش تدریجی داشته باشیم. برای قیمت ارز و قیمت حاملهای انرژی در ایران هیچ راهی جز این نیست که در یک بازه زمانی طولانی تدریجا اصلاح شود. به همان اندازهای هم که تورم ایجاد میشود به همان اندازه هم باید حقوقها ترمیم شود و هیچ راهی جز این نداریم.
- آقای احمدینژاد یک یارانه ۴۵ هزار میلیارد تومانی را باقی گذاشته بود آقای روحانی هم الان لطف کردند و یک یارانه ۳۲ هزار میلیاردی را اضافه کردند به یارانهدهی کشور؛ هرکس که میآید میخواهد یک کاری کند و چیزی را دست مردم بدهد اما آن را از کجا میآورند
- سیاست اصلاح طلبان در مورد ثبت نام، تشویق و بسیج نیست؛ سیاست ما این است که کسانی که اطمینان داریم که از خط قرمزهای نظام در گذشته عبور نکردهاند و نظام نسبت به آنها حساسیت خاصی ندارد، آنها بیایند و ثبت نام کنند و به کشور کمک کنند.
- آقای جهانگیری میگوید خوب است اگر مسولان کشور تصمیم بگیرند صورت مذاکرات جلسه سران قوا را منتشر کنند که ببینیم چه حرفهایی زده شده است، که این هم خیلی خوب است.
- بیش از ۹۵ درصد مردم ایران در ماجرای بنزین از ما رنجیدهاند، خیلی هنر میخواهد که سران قوای سه گانه بنشینند و با هم تصمیمی را بگیرند که ۹۵ درصد مردم ایران از این تصمیم برنجانند.
- مردم ایران به خیابانها نیامدند بلکه عدهای جوان عصبانی آمدند، همه مردم که به خیابان نیامدند؛ اگر طبقه متوسط شهری به خیابان میآمد چه کسی میخواست موضوع را حل کند؟ شما بروید و نظرسنجی کنید، لازم نیست که مردم به خیابان بیایند. یک مدیریتی که میخواهد بفهمد زیر پوست جامعه چه خبر است یک نظر سنجی میکند، من با قاطعیت میگویم که اگر نظرسنجی کنید ۹۵ درصد مردم ایران از این کار رنجیدهاند و میگویند چرا این کار را با ما کردید.
- تصور نمیکردم یک حکومتی یا یک دولتی در سال انتخابات دست به چنین تصمیمی بزند... اصلا در جمهوری اسلامی سابقه ندارد که در سالی که منتهی به انتخابات است ما دست به اصلاحات ساختاری زده باشیم.ما در جمهوری اسلامی همیشه بیخردی داشتهایم اما این اوج بی خردی است.
- برخی رفتارها اوج بی خردی بود؛ من کلمهای از این بهتر و قشنگتر نمیتوانم پیدا بکنم برای تفسیر آنچه که اتفاق افتاد و آنچه که دارد در ادامهاش بروز مییابد. از صحبت های وزیر کشور و از صحبت فرماندار قدس و از برخورد نکردن با این فرماندار.
- بهتازگی مقام معظم رهبری در پاسخ به نامه آقای علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ضمن موافقت با مفاد آن، بر ضرورت رفتار همراه با رافت اسلامی با معترضان آسیبدیده و بازداشتشدگان تاکید داشتهاند. همانطور که حمایت ایشان در روز یکشنبه از تصمیم سران قوا، فصلالخطابی برای مدیریت ثبات و امنیت کشور شد، پاسخ شایسته و به موقع رهبری به گزارش آقای شمخانی هم فصل نوینی را در فضای سیاسی و اجتماعی ایران رقم زد و مجموعه اقداماتی که قرار است به دنبال فرمان رهبری انجامش شود میتواند بخش مهمی از دردها و آلام حوادث ناگوار هفتههای اخیر را جبران کند. من به عنوان سخنگوی کارگزاران و یک ایرانی از این اقدام سریع و به موقع مقام معظم رهبری تشکر میکنم.
- من می گویم ما جز انتخابات پیش رو فرصت دیگری نداریم برای اینکه بتوانید این مشکلات را ترمیم کنیم. امکان دیگری نداریم؛ وضعیت انتخابات چگونه است؟ در این انتخابات فقط اصلاحطلبان نیستند که محدودیت دارند یا به حاشیه میروند، اصولگرایان هم به حاشیه میروند، برای نمونه نیامدن آقای علی لاریجانی در انتخابات، تصمیمی که در قم نیروهای ارزشی میگیرند تا علی لاریجانی را حمایت نکنند، معنیش این است که اصولگرایان هم به همان مشکل اصلاحطلبان دچار شدهاند.
- تحلیل من این است که اصولگرایان اگر در صحنه باشند حدود ۱۵ درصد از مردم را میتوانند اقناع کنند و به صحنه بیاورند، نیروهای ارزشی میتوانند ۱۵ درصد جامعه را تحت تاثیر قرار بدهند و الان با خودشان همراه دارند، اصلاح طلبان هم به عنوان جناح چپ کشور میتوانند ۳۰ درصد جامعه را تحت تاثیر خودشان قرار بدهند؛ پس اگر این سه بخش جامعه و این سپهر سیاسی ایران با هم حرکت کند ۶۰ درصد مردم را ما قانع میکنیم و این ۶۰ درصد مردم را در صحنه نگه میداریم، ولی دوستان ارزشی اگر شما به تنهایی بخواهید سپهر سیاسی ایران را در اختیار بگیرید و جای کل این لشکر را بگیرید شما تنها میتوانید ۱۵ درصد جامعه را تحت تاثیر قرار دهید، حرف آقایان این است که با ۱۵ درصد میشود جامعه را مدیریت کرد، بله میشود ولی با ۱۵ درصد نمیشود مشروعیت کسب کرد و با ۱۵ درصد نمیشود حوادث اجتماعی را کنترل کرد.
- اگر ما نتوانیم ۶۰ درصد مردم را در صحنه نگه داریم و نتوانیم این ۶۰ درصد را قانع بکنیم دیگر نمیتوانیم مدعی باشیم که مردم را در صحنه نگه میداریم و دیگر نمیتوانیم در مقابل آمریکا و عربستان و هر فتنه و آشوبی مقاومت کنیم، ما مردم را نیاز داریم.
- اصلا شورای نگهبان تصمیم گیر نیست. شورای نگهبان مجری سیاستها است.همان طور که امام خمینی هم گفتند که من اعلام خطر میکنم، من هم دارم اعلام خطر میکنم. ببینید فقط ما نیستیم، شما فکر می کنید حزب مؤتلفه،جامعه اسلامی مهندسین، جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اکنون در متن هستند؟
- یه نکتهای را به طنز میگویم و عبور میکنم، زمانی در دولت آقای احمدی نژاد، در انجمنی که با آقای باهنر به صورت مشترک به اسم انجمن توسعه کرمان داریم ، قرار شد که سمینار توسعهای در کرمان برگزار کنیم، از فحوای صحبت اینها معلوم شد که من نباید آنجا سخنرانی کنم، من وقتی فهمیدم گفتم که برای من برنامه نگذارید که استقبال شد، گفتند سمینار را کی برگزار کنیم؟ گفتم عجله کنید، گفتند چرا عجله کنیم؟ گفتم داریم به سمتی میرویم که دیگر باهنر هم نمی تواند صحبت کند. الان به آن روز رسیدهایم؛ اصلا مساله اصلاحطلب و اصولگرا نیست، الان هرکس که جزء نیروهای ارزشی وفادار به مجموعه نظام و سیاستها نباشد، نمیتواند در عرصه انتخابات خیلی نقش آفرینی کند چه اصلاح طلب باشد و چه اصولگرا، این را باید توجه کرد.
- در نبودن جمهوری اسلامی، ایران در یک سیاه چاله خواهد افتاد که اصلا معلوم نیست کی بتواند سر در بیاورد، مگر الان نمیتوانیم سرنوشت لیبی را ببینیم؟ مگر ۴۵ سال جنگ افغانستان را نمیتوانیم ببینیم؟ مگر نا امنیها و بحران های عراق بعد از آن دیکتاتور خبیث، صدام را نمیتوانیم ببینیم؟ ببینید جمهوری اسلامی نباید به سمتی برود که جامعه رادیکال بشود؛ این اشتباه است. ما باید همه دوستانمان را دعوت کنیم.
- هیچ راهی نداریم جز اینکه جمهوری اسلامی را به میانهروی دعوت کنیم با حرکت فرمانی که ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم ایران بپسندند و جمهوری اسلامی پایدار بماند و در سایه جمهوری اسلامی هرکسی تلاش کند و افکار خودش را پیاده کند، ارزشیها هم تلاش کنند تا نیرویشان را اضافه کنند.
- ما در هر شرایطی صحنه سیاسی را ترک نمیکنیم.دوستان مشغول هستند و تلاش هایی دارد می شود،
- ما حتما منتقد تصمیمات غلط دولت در مورد بنزین هستیم، سر دولت هم داد میزنیم، چه اشکالی دارد؟ برای ما اصل، افراد نیستند، ما عاشق چشم و ابروی آقای روحانی یا عاشق چشم و ابروی رحمانی فضلی یا عاشق چشم و ابروی آقای علوی وزیر اطلاعات نیستیم؛ ما عاشق چشم و ابروی اسلام و مردم هستیم.
- من از روز اول گفته ام و الان هم میگویم ما بین منتخبان مردم و مردم، مردم را انتخاب میکنیم. هرگاه منتخبان مردم در شورای شهر، در مجلس یا در دولت رفتارشان و کردارشان به گونهای باشد که مردم برنجند ما طرف مردم را میگیریم چرا که اصل، مردم هستند.
- آقای روحانی هرجور که دلش بخواهد تصمیم بگیرد و بعد بگوید من از اجرای تصمیم خبر نداشتم، اگر خبر نداشتید که نمره تان منهای صد است و اگر هم خبر داشتید و میگویید که خبر نداشتم که منهای دویست است. بزرگترین حادثه اقتصادی و اجتماعی دوران دوم ریاست جمهوری آقای روحانی، بنزین بوده است... حالا چون ما از آقای روحانی حمایت کردیم الان اگر آقای روحانی هر کاری به سر مردم ایران بیاورد ما باید بنشینیم و تماشایش بکنیم؟ ما باید بر سر ایشان داد بکشیم.
- ما اصلاح طلبان که اصلا کاندیدایی نداریم که بخواهیم ژست انتخاباتی بگیریم؛ ما داریم میبینیم که این برفها دارد آب می شود، این که خیلی روشن است و اصلا فضای پیچیده ای نیست. هرکس بخواهد در انتخابات شرکت کند مردم به او فحش میدهند. اصلا مساله انتخابات نیست، ما میگوییم که باید عکس قضیه اتفاق بیفتد.
- یعنی در سطوح بالای نظام باید تصمیم گرفته بشود که در این شرایطی که مردم ایران انقدر از مشکلات رنجیدهاند و از مقاومت و گذشت و ایثارشان پاسخ نگرفته اند، فرصت بدهیم که این روابط بازسازی بشود و مساله اصلی کشور این است. حتی در عرصه بین المللی همیشه وقتی که بحث میکردیم که چه زمانی وقت مذاکره با دنیا است، من میگفتم که بعد از انتخابات ایران؛ یعنی اگر ما در انتخابات ایران ۶۵ درصد مردم شرکت بکنند و انتخابات بزرگی را جلوی دنیا بگذاریم، دنیا مجبور است در مقابل ملت ایران خضوع کند. وقتی شما به جای اینکه این کار را بکنید تصمیمی بگیرید که ۹۵ درصد مردم ایران را میرنجانید به قول آقای وزیر کشور، نیم درصد هم به خیابان میایند. همین نیم درصدی که به خیابان میایند در عرصه بین المللی کشور را هو میکنند. شما از الان تا شب انتخابات ببینید این شبکه های مجازی و شبکه های رسانه ای خارج از کشور فیلم و گزارش از درگیری های ما منتشر خواهند کرد.
- آقای خاتمی در یک چنین شرایطی باید به درد مملکت بخورد؛ آدمها را در یک بحرانهایی میشود شناخت، اگر کسی روزی که فضا خوب است بگوید تکرار میکنم مردم بیایند و رای بدهند و آن روز در صحنه باشد و روزی که کشور دچار یک چالش جدی است و مردم رنجیدهاند، آن روز نیاید و با مردم همراهی نکند که به درد نمیخورد؛ آقای خاتمی حتما از آن دستهای است که در هر شرایطی به درد مردم میخورد.
- اگر دوستان اصولگرای ما به صحنه بیایند و اصلاح طلبان هم ثبت نام کنند و قانون هم توسط شورای نگهبان رعایت بشود و یک فضای انتخاباتی خوب شکل بگیرد هیچ ائتلافی هم اشکالی ندارد.
- ما توصیه کردهایم؛ سیاست ما در مورد ثبت نام تشویق و بسیج نیست، سیاست ما این است که کسانی که اطمینان داریم که از خط قرمزهای نظام در گذشته عبور نکردهاند و نظام نسبت به آنها حساسیت خاصی ندارد، آنها بیایند و ثبت نام کنند و به کشور کمک کنند.
- من فتنه هستم و نمیتوانم کاندیدا شوم.آقای کرباسچی که از من فتنه تر است.(خنده)
- آقای روحانی نیروی قرضی اصولگرایی بود، ما ایشان را از اصولگرایان قرض کردیم.
- اصولگرایان کارشان تمام است، آنهایی که دارند پیروز میشوند نیروهای ارزشی هستند.
- هیچ جریانی در کشور نمیتواند خود به خود به وجود بیاید. الان جریان ارزشی همانطور که گفتم فوقالعاده به آیت الله خامنه ای وفادار هستند.از نظر من اینها همان جریان احمدی نژاد هستند منهای احمدی نژاد. یعنی اصلا احمدی نژاد کارهای نیست و نخواهد بود.
- اگر یک روزی جمهوری اسلامی از آقای خاتمی و موسوی و کروبی و ما باقی ماندههای آقای هاشمی بگذرد از احمدی نژاد نمیگذرد.
- آقای موسوی در بیانه شان سه مطلب بود؛ یک نکته این بود که بالاخره ایشان یک مرزبندی با سلطنت طلبها کرد، که این به نظر من جدید بود که کسی تا بحال با این صراحت این مرزبندی را نکرده بود. نکته دومش که از نظر من دقیق نبود و آن مقایسه این حوادث با ۱۷ شهریور میدان ژاله بود. از سومین نکته آن چنین برداشتی میشود که آقای موسوی از نظر خودش خواسته این اعتراضی را که حالا در جامعه ایران اتفاق افتاده است را مدیریتش را از خارج به داخل منتقل کند، ممکن است که این واقعی بوده باشد ولی من این را واقعی نمیدانم. چون اعتراضاتی که اتفاق افتاد از جنس سیاسی نبود و به سیاسیون ملی هم اعتنایی نخواهد داشت.
- من شخصا ممکن است که خط مشیام با آقای کرباسچی متفاوت باشد ولی بالاخره آقای کرباسچی با همین خصوصیات شناخته شده است.
نظر شما